حضور تعدادی از بانوان حاضر در راهپیمایی امسال و آقایان همراه آنها، باعث جلب توجه ناظران شده است
در پی برگزاری راهپیمایی ۲۲ بهمن، خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران، عکسهایی متعدد را از حضور بانوانی منتشر کرده که شیوه لباس پوشیدن و آرایش آنها، به شدت با عرف رایج در میان حاضران راهپیماییهای حکومتی متفاوت است.
این عکسها، که از دیروز (۲۲ بهمن) تا به حال در سطح وسیع در سایت های اینترنی و شبکههای اجتماعی فارسی زبان منتشر شده، از دو جهت مشخص مورد توجه ناظران قرار گرفته است.
نخست آنکه از سه دهه پیش این شیوه لباس پوشیدن در خیابان های ایران، با واکنش شدید نیروهای انتظامی یا لباس شخصی مواجه بوده است.
دوم اینکه "کم حجابان" راهپیمایی دیروز، نه تنها با واکنش منفی محافظه کاران حاضر و اعضای نهادهای رسمی مواجه نشدهاند، بلکه از طریق انتشار گسترده عکس هایشان در خبرگزاری های حکومتی، به عنوان هواداران جمهوری اسلامی مورد تشویق قرار گرفتهاند.
راهپیمایی ۲۲ بهمن با شرکت کنندگان خبرساز آن، همان مراسمی است که به نوشته خبرگزاری های رسمی ایران، حضور اکبر هاشمی رفسنجانی در آن، برخوردی کاملا متفاوت را در پی داشته است: او پس از مواجهه با شعارهای مخالف عده ای از حاضران، مسیر راهپیمایی را ترک کرده و این در حالی است که رسانه های ایران، خبری را در مورد واکنش شرکت کنندگان در راهپیمایی یا حتی بخشی از آنها به شعاردهندگان علیه آقای رفسنجانی منتشر نکردهاند.
یکی از حاضران راهپیمایی که تصویر او در میان سایر تصاویر مربوط به مدافعان حکومت منتشر شده است
به راحتی قابل پذیرش نیست که در راهپیمایی حامیان رهبر ایران، که حتی شعار علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام منجر به دو دستگی در آن نمی شود، "به طور طبیعی" در زمینه آزاد بودن پوشش خانم ها اتفاق نظر وجود داشته باشد.
در نخستین راهپیمایی ۲۲ بهمن پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، شبکه خبر دانشجو – نزدیک به بسیج – با استقبال از حضور افرادی که "ظاهر مناسبی از نظر پوشش نداشتند" در این راهپیایی نوشت: "همین افراد با چنان شور و حرارتی شعار می دادند ‘خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست’ که شوق به جهاد و شهادت را حتی کوردلان غرب زده نیز در چهره هایشان می دیدند."
به نظر می رسد توصیف بانوان کم حجاب حاضر در تظاهرات حکومتی سال های اخیر به عنوان افراد مشتاق کشته شدن در راه آیت الله خامنه ای، از قدرت متقاعدکنندگی کمی برخوردار است. این توصیف، در همان ابتدا با این ابهام مواجه میشود که در خارج از روزهای راهپیمایی، چند درصد از مردم عادی متوجه حضور این گونه افراد در جامعه ایران شده و آن را گزارش کرده اند؟
این پرسش به ویژه از آنجا موضوعیت بیشتری می یابد که انتشار تصاویر خانم های کم حجاب در راهپیمایی های حکومتی، از زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم در خبرگزاری های حکومتی نمود برجسته ای یافته است. انتخاباتی که در جریان آن محافظه کاران حاکم، تاکید داشتند که بسیاری از اقشار جامعه ایران که در ظاهر همسو با محافظه کاران به نظر نمی آیند، در دل جزو حامیان این حکومت و کاندیدای مورد تایید آن هستند.
تصویر یکی از شرکت کنندگان در راهپیمایی و فرد همراهش با عکسی که روی آن شعاری نامتعارف به چشم می خورد
وجود چنین شواهدی، این گمانه زنی را برجسته می کند که حضور بانوانی با ظاهری متفاوت در عکس های خبرگزاری ها از مراسم راهپیمایی، ممکن است نتیجه اقداماتی نمایشی با حضور بازیگرانی باشد که نقش آفرینی شان بر مبنای اعتقاد قلبی به حکومت ایران نیست.
اجرای چنین سناریویی در مورد حضور این بانوان در راهپیمایی های حکومتی، در صورت صحت، به خودی خود اتفاق مهمی در صحنه سیاسی ایران محسوب نمی شود.
اما این فرضیه، از زاویه ای متفاوت از اهمیت بسیار برخوردار است: اینکه مهم ترین محل اختلاف مدافعان و مخالفان حکومت ایران در ارتباط با راهپیمایی هایی از نوع ۲۲ بهمن، بر سر "طبیعی" بودن یا نبودن این تجمعات است.
حکومت ایران همواره با پوشش گسترده تصاویر حضور راهپیمایان، چنین تجمعاتی را خودجوش و طبیعی دانسته و از آنجا، مشروعیت مردمی این حکومت را نتیجه گرفته است.
در مقابل مخالفان حکومت، محافظه کاران حاکم را متهم می کنند که با ابزارهایی چون انتقال جمعیت از روستاهای و مناطق کم جمعیت به مراکز استان ها و پایتخت، به کار گیری برنامه ریزی شده نیروهای نظامی، بسیج و کارمندان ادارات و نهادها و حتی تطمیع یا ارعاب افراد بی تفاوت نسبت به حکومت، نمایش هایی را ترتیب می دهند تا تعداد جمعیت وفادار به خود را بیش از آنچه هست جلوه بدهند.
در چنین شرایطی، پذیرفته شدن این فرض که تبلیغات رسمی در مورد حضور راهپیمایان کم حجاب، نوعی اقدام برنامه ریزی شده از سوی نهادهای حکومتی است، نتیجه ای مشخص را در این کارزار تبلیغاتی به دنبال خواهد داشت.
دستگیری زنان "بدحجاب" در تهران در زمانی غیر از روز راهپیمایی
به عبارت دیگر، اگر حکومت ایران به منظور تقویت تبلیغات حکومتی، حتی از عبور از شناخته شده ترین و خبرسازترین خط قرمزهای جمهوری اسلامی در مورد پوشش زنان نیز ابایی نداشته باشد، پذیرش اظهارات آن در مورد ساختگی نبودن تجمعات رسمی، به سختی امکانپذیر خواهد بود.
این ادعایی است که سست شدن پایه های آن، یکی از مهمترین استنادات حاکمان ایران، و شاید مهم ترین استناد آنان، در مورد "پایگاه مردمی" خود را بی اعتبار می کند.